آمار غیر رسمی از حداقل یک میلیارد دوز واکسن امحا شده در دنیا گزارش میدهد؛ درحالی که یک دوز واکسن برای یک انسان مثل یک فرشته نجات بود.
به گزارش فانا، پاندمی کووید ۱۹، بهعنوان یکی از بزرگترین بحرانهای سلامت جهانی در قرن اخیر، چالشهای بیسابقهای را پیش روی کشورها قرار داد.بحرانی وسیع که با اتهامزنی و کتمان شروع شد و به سرعت به بلبشو در بسیاری از نقاط جهان تبدیل شد؛ تا جایی که مردم به فروشگاهها هجوم میبرند و مقامات کشورها مانع از ترانزیت محصولات مرتبط با کنترل شیوع و بعد درمان بیماران میشدند.وضعیت عجیبی که در ادامه مسیر مقابله با این بحران هم ادامه یافت و هنوز هم تمام نشده است. این را میشود از حساسیت شدید افکار عمومی به اخبار مرتبط با کرونا دریافت که به فاصله طولانی از اعلام پایان وضعیت پاندمی، هنوز هم نظر عده زیادی را به خود جلب میکنند و گاه به شکلگیری واکنشهای تند و البته دور از منطق منجر میشوند.
امحای نزدیک به ۲۱ میلیون دوز واکسن کرونا در ایران، از جمله این اخبار است. رویدادی که بعد از انتشار گزارش مالی سالانه شرکت شفا فارمد «وابسته به گروه دارویی برکت» و درج زیان مربوط به این امحا در گزارش، مورد توجه برخی کاربران شبکههای اجتماعی قرار گرفت و به سرعت به اخبار رسانهها راه یافت تا دستاویز طرح برخی مسائل و پرسشها قرار گرفت؛ پرسشها و ابهاماتی که پاسخ شفاف و ثبت شده در دنیا دارد و بخشی از واقعیتهای این بیماری همهگیر در دنیاست. واقعیتهایی مثل امحای ۱۰۰ها میلیون دوز واکسن کرونا.
واقعیتهایی پرشمار که از شروع پاندمی به صورت جهانیان کوبیده شد، در روند مقابله با بیماری و مهار آن بار دیگر هویدا شد، در درمان بیماران بازتاب وسیع یافت در ابعاد گسترده و به اشکال مختلف در روند تولید و توزیع واکسن، نمودار شد. تا جایی که بسیاری از مراجع و سازمانهای بینالمللی در تلاشند با بررسیهای علمی و در قالب مقالات تحقیقی، درس آموختههای این بحران را گردآوری کرده و از آنها برای آینده بهتر، پل بسازند.
امحای واکسن؛ ضرورتی بر پایه استانداردهای علمیاحتمالا ماجرای دستور مقامات برخی کشورها برای توقیف ماسکهای فروخته شده در مبادی ترانزیتی و دیگر تصمیمات عجیب اتخاذ شده در اوایل همه گیری را به یاد دارید و منع فروش و صادرات ونتیلاتور به دیگر کشورها را فراموش نکردهاید، اما اگر قرار به آسیب شناسی باشد، میشود همه آن مسائل را در یک طرف و در طرف دیگر، مسائل مربوط به واکسن را مورد کنکاش و بررسی قرار داد. داستان واکسن کرونا، از این رو متفاوت است که هنوز تمام نشده و ادامهدارد. مثل رویدادی که چندروزی است در فضای مجازی در کشورمان داغ شده، توجهها را به خود جلب کرده و ابهاماتی به دنبال داشته است؛ ابهاماتی مانند اینکه آیا امحای واکسن، اتفاقی عادی بوده یا نشانهای از تخلف یا مشکلی دیگر؟سوالاتی که برای طرحشان نیازمند مرور اجمالی ماجرا هستیم؛ اینکه شرکت دارویی برکت در سال ۱۴۰۰، همزمان با اوج پاندمی، تولید ۴۰ میلیون دوز واکسن کرونا را به انجام رساند که از این میزان، بالغ بر ۱۸ میلیون دوز در شبکه بهداشت و درمان توزیع و مصرف شد و به کمک مهار همه گیری در کشورمان آمد.
با کاهش تقاضا پس از فروکش پاندمی، نزدیک به ۲۱ میلیون دوز واکسن باقیمانده بود که تاریخ انقضای آنها تا فروردین ۱۴۰۳ بود. واکسنهای که بعد از عبور از این تاریخ، عملا کاراییشان از دست رفته بود و در نهایت با تدابیر اتخاذ شده در آذر ۱۴۰۳ امحا و بر اساس روندهای مالی، گزارش امحایشان در گزارش مالی سالانه درج شد.گزارشی شفاف از عملکرد این شرکت که مطابق پروتکلهای علمی و استانداردهای جهانی، واکسنهای تاریخ گذشته را که امکان استفاده یا تبدیل به محصولات دیگر را نداشتند، به شیوه استاندارد و ایمن امحا کرد. مشابه کاری که همه شرکتهای داروسازی و واکسنسازی در جهان در چنین شرایطی انجام میدهند و مسئولانهترین رفتار در قبال سلامت جامعه است.
هدر رفت واکسن؛ تجربه مشترک جهانی، حتی در اوج پاندمیامحای واکسن یا داروهای تاریخ گذشته و حتی فراتر از آن، سایر محصولات مرتبط با سلامت مثل مواد غذایی، از آن دست تجربههای تلخ اما پرتکرار بشری است که بسیاری را به تامل وادار کرده و تلاشهای زیادی برای جلوگیری از آن به وقوع پیوسته که کمتر به نتیجه رسیده است و واکسن کرونا هم از این حیث استثنا نیست.
بررسیها نشان میدهد که حتی در سال ۲۰۲۱ میلادی که اوج پاندمی کووید ۱۹ در جهان بود، مقادیر قابل توجهی از واکسنهای کرونا به دلایل مختلف هدر رفته است. دوزهای که میتوانستند جان انسانها را نجات دهند، اما به دلایل مختلفی مانند انقضا، اشکال در نگهداری و یا حمل و نقل و لجستیک و یا بدتر، شکل گرفتن تردید در برخی جوامع نسبت به کارایی آنها، فرجامی جز امحا نیافتند؛ در ادامه به نمونههایی از آن اشاره شده است. در استرالیا، تا ۷ میلیون دوز به دلیل انقضا و عدم نیاز هدر رفت (اکتبر ۲۰۲۱).در هنگکنگ، تا ۲ میلیون دوز به دلیل تردید عمومی و واکسیناسیون کمتر از ۲۰ درصد جمعیت امحا شد (مه ۲۰۲۱). در کره جنوبی، ۹۳۸,۶۳۰ دوز به دلیل انقضا (۹۷.۴ درصد) و مشکلات دمایی (۲.۳ درصد) از چرخه مصرف خارج شد (نوامبر ۲۰۲۱). در هائیتی، (کشوری بسیار کوچک در آمریکای لاتین با جمعیت یازده میلیون نفر) از نیم میلیون دوز واکسن دریافتی در جولای ۲۰۲۱، تنها ۱۵ درصد مصرف شد. در ایالات متحده، حدود ۶۵ میلیون دوز، معادل ۹.۵ درصد از دوزهای تحویلشده تا فوریه ۲۰۲۲، امحا شد.این موارد تنها بخشی از هدررفت واکسنهای کرونا در جهان در سال ۲۰۲۱ میلادی را نشان میدهند و حاکی از آن است که حتی در اوج بحران جهانی، مدیریت منابع در جهان برای جلوگیری از این بحران فراگیر بشری با چالشهای جدی مواجه بود. وضعیتی که میشود آن را فاجعهبار خواند و از رقم زدنش در این عصر و زمانه، تاسف خورد و حتی عصبانی شد، چراکه به قیمت از دست رفتن جانهای زیادی تمام شد.
داستانی که حالا با پایان یافتن پاندمی، ابعاد دیگری از آن در حال مشخص شدن است که یک نمونه از آن، «هدر رفت حداقل ۲۱۵ میلیون دوز واکسن کرونا در اتحادیه اروپا با ارزشی بیش از ۴ میلیارد یورو است.» که نشریه فورچون گزارش کرده است. گزارش دیگری که تاکید دارد آمریکا بالغ بر ۸۲ میلیون دوز انواع واکسن با تاریخ انقضای سال ۲۰۲۲ میلادی را امحا کرده است.
گزارشهایی که با جستوجو در منابع قابل اطمینان خبری جهان، نمونههای دیگری از آن قابل احصا هستند، از جمله گزارش پولیتیکو درباره وضعیت آلمان که تاکید دارد این کشور تا پایان سال ۲۰۲۲ حدود ۵۴ میلیون دوز واکسن کرونا امحا کرده بود و بعد در سهماهه اول ۲۰۲۳ مجبور به امحای ۲۹ میلیون دوز دیگر شد و در ادامه یادآوری کرده که این کشور ۱۲۰ میلیون دوز واکسن استفادهنشده دیگر در انبار دارد که احتمالا فرجامی جز امحا نخواهند داشت.
مواردی پرتکرار در ابعادی بسیار بزرگتر از آنچه در کشورمان رقم خورده است و از آنجایی که در راستای قواعد و اصول علمی صورت گرفته، به شکل گیری چالش یا جنجالی منجر نشده است. اتفاقی که نه فقط در کشورهای تولیدکننده واکسن کرونا، که در کشورهای خریدار و وارد کننده این محصول هم رقم خورده است.یک نمونه از آن، امحای ۱۳ میلیون دوز در ژاپن در سال ۲۰۲۳ است.همه اینها در حالی است که میدانیم شماری از واکسنهای بلااستفاده در برخی کشورها، از جمله در اتحادیه اروپا، به واسطه سازوکارهای اتخاذ شده، از امحا نجات یافته و به دیگر کشورها واگذار شدند و افزون بر این، واقفیم که اطلاع دقیقی از فرجام واکسنهای تولیدی تاریخ گذشته در برخی کارخانههای بزرگ واکسنساز در دست نیست.
دلایل هدررفت واکسنهای کرونا در جهانعوامل متعددی در انقضا و هدررفت واکسنهای کرونا نقش داشتند که البته بسیاری از آنها موجب هدررفت انواع واکسنها و داروهای نجات بخش دیگر هم میشوند و منحصر به واکسن پیشگیری کننده از ابتلا به کووید19 نیستند. مواردی از جمله: سفارش مازاد: وضعیت اضطراری حاکم بر جهان و شرایط خاص بسیاری از کشورها ایجاب میکرد که متولیان امر در نقاط مختلف جهان، اقدام به سفارش بیش از میزان مورد نیاز کنند تا مبادا دچار کمبود شوند. رویکردی که عجیب نیست به مصرف نشدن کسری از واکسنها منجر شود.
کاهش تقاضا: با فروکش کردن پاندمی و افزایش ایمنی جمعی در جهان، تمایل به دریافت واکسن کاهش یافت. البته شکل گیری بحرانهای اقتصادی در جهان و ضرورت تن دادن به ریسکهای بیماری، از جمله عوامل موثر دیگر در افزایش عدم تمایل به تزریق واکسن و تکرار واکسیناسیون بود. مشکلات لجستیکی: نگهداری نادرست در دمای مناسب، شکستگی ویالها در حملونقل و ناتوانی در توزیع به مناطق دورافتاده از جمله عوامل کلیدی بودند؛ مشکلی قدیمی که وقتی پای واکسنهای نیازمند نگهداری خاص، مانند واکسن کرونا در میان باشد، شدت میگیرد. دور ریختن دوزهای بازشده: وضعیت بحرانی بیماری کووید در جهان موجب شد که تولید واکسن در ویالهای چنددوزی رایج شود و از جمله مشکلات این ویالها، افزایش هدررفت واکسن است چراکه ویال حتی اگر برای یک نفر باز شود، بلااستفاده میشود و دوزهای باقیمانده را بایستی دور ریخت.
پیشبینیهای نادرست: تصورات اولیه از نیاز به تزریق مداوم واکسن با تغییر رفتار ویروس نادرست از آب درآمد؛ تصوری که با ظهور سویههای مختلف ویروس مانند دلتا و تغییر در قدرت بیماریزایی واریانت جدید، شکل گرفت و موجب شد برنامه واکسیناسیون در چندین نوبت اجرایی شود و نیازمند تداوم تولید واکسن باشد.بیاعتمادی عمومی: انتشار اطلاعات نادرست، پذیرش واکسن را کاهش داد و از عوامل موثر در کاهش واکسیناسیون و در نهایت هدررفت مقادیر زیادی واکسن شد. اطلاعات نادرستی که هنوز هم برخی از آنها شاخدار به نظر میرسند اما گروههایی آنها را باور کردند و کم نیستند کسانی که هنوز به آن باورهای غلط، پایبندی نشان میدهند!
به موارد فوق، نکات دیگری را هم میتوان افزود که موجب هدررفت واکسنهای کرونا شدند، از جمله شکاف عمیق نابرابری در جهان که برخی از ساکنان کره خاکی را از دستیابی به واکسن محروم کرد و چه بسا جانشان را ربود. درست مثل جان باختن محرومان در گوشه و کنار جهان از گرسنگی، آن هم در شرایطی که از بحرانهای زندگی امروزی بشر، دریافت کالری اضافی و چاقی است!جهانی درگیر خودخواهی، با نهادهایی ناکارآمدپاندمی کووید۱۹ نشان داد که برخلاف تصورات شکل گرفته در سایه پیشرفتهای بشری، هنوز راه زیادی تا رسیدن به جهانی با حداقلهای انسانی در پیش داریم و اگر قرار به تعریف و توصیف وضعیت باشد، «خودخواهی» یکی از صفتهای کلیدی جهانیان است!
خصیصهای منفی که انتظار میرفت به یمن وجود نهادهای بین المللی و جهانی مانند سازمان ملل و در زیرمجموعه آن، سازمان بهداشت جهانی (WHO) سایه شوم آن تا حد زیادی از سر جهانیان دور شده باشد، اما پاندمی نشان داد که این گونه نیست. عالم گیری بیماری مرگباری که همه جهانیان میدانستند مهارش باید جهانی باشد چراکه در مرزهای جغرافیایی محصور نمیماند اما به شکل گیری برنامه جهانی برای مهار کرونا منجر نشد.
برای نمونه میشود به سازوکار «کووکس» در زیرمجموعه سازمان بهداشت جهانی اشاره کرد که قرار بود تضمین کننده تولید و توزیع عادلانه واکسن از طریق سرمایهگذاری مشترک کشورها باشد که ایران هم به آن پیوست اما در نهایت به خلف وعده بزرگ جامعه جهانی به کشورمان منجر شد و به رغم پرداخت مبالغ خرید واکسن، به تحویل حتی یک دوز واکسن در قالب کووکس به ایران نرسید!
وضعیتی که کشورمان در ابعاد دیگر هم تجربهاش کرد، از جمله در خرید واکسن اسپوتنیک از روسیه که ابتدا برای خرید ۲ میلیون دوز به انعقاد قرارداد رسید و بعد قرارداد ثانویه برای چند ده میلیون دوز دیگر از این واکسن به آن منضم شد اما در نهایت با تاخیر و خلف وعدههای فراوان به واردات چهار میلیون دوز اسپوتنیک رسید و مسئولان کشورمان را به این باور رساند که راهی جز تولید واکسن، آن هم در مقیاس انبوه نداریم و ناگزیر از آزمودن راههای مختلف تولید واکسن هستیم.
نکته قابل تامل آنکه کووکس تنها شکست ثبت شده در کارنامه سازمان بهداشت جهانی در پاندمی کووید نبود و این نهاد بین المللی در ادامه راه و با رسیدن واکسیناسیون به سطح قابل قبول در کشورهای برخوردار، از آنجایی که پی به اضافه آمدن مقادیر زیادی واکسن و نزدیک شدن تاریخ انقضایشان برده بود، طرح دیگری برای توزیع این واکسنها در کشورهای کمتر برخوردار و محروم رو عملیاتی کرد که آن طرح هم چندان موفقیت آمیز پیش نرفت.
درس آموختههای پاندمی برای آیندهپاندمی کووید-۱۹ برای کشورهای مختلف تجارب متفاوتی به همراه داشت. آمریکا، اتحادیه اروپا، چین، آفریقا، روسیه، ایران، هند، کشورهای عربی و... هر یک با چالشها و درسهای خاص خود مواجه شدند که بایستی دید چه میزان در نگرشها و سیاستگذاریهایشان برای اینده تاثیرگذار خواهد بود. درسهایی که فراتر از مدیریت یک بیماری همهگیر و مرگبار و مقابله با بحرانی فراگیر است که همه ابعاد زندگی مردم را تحتالشعاع خود قرار داده بود.
تجربهای متفاوت از همه تجربههای پیشین بشری که هزینه هنگفتی روی دست کشورها و همه ساکنان کره خاکی گذاشت که شاید امحای واکسن، از جمله قابل توجیه ترینها و البته کوچکترینهایش باشد. تجربهای که کشورمان از دل آن، موفقیتهای زیادی رقم زد که یک نمونهاش، تولید واکسن بر پایه انواع پلتفرمها و روشها و رساندن تولید به مقیاس انبوه بود.
روندی افتخارآمیز که به انتشار مقالات علمی مرتبط با کارآزمایی امثال واکسن برکت در منابع معتبر جهانی هم رسید و حالا در ادامه همان مسیر و تجربه علمی، به امحای واکسنهای تاریخ گذشته رسیده است.اگرچه اتفاق خوشایندی نیست، اما حکایت از پایبندی کشورمان به اصول و قواعد علمی و مورد پذیرش جهانیان دارد. تلاش شرکتهای داخلی برای تولید واکسن کرونا، دانشمندان ایرانی را به یک ورزیدگی علمی رساند که در سالهای بعد باعث ساخت داروها و واکسنهایی نوترکیب شد و مهمتر از همه آمادگی علمی کشور را در برابر بحرانهای بیولوژیک ثابت کرد.تجربهای گرانبها که حالا میتواند کشورمان را به مسیر کنشگری بیشتر در این حوزه سوق دهد تا ضمن پیگیری چرایی ناکارآمدی امثال سازوکارهای کووکس و انفعال سازمان بهداشت جهانی، به طرح این پرسش اساسی برسیم که چرا جامعه جهانی تا این اندازه کارایی نداشت که واکسنهای تولیدی را خوب و درست توزیع کند و فرجام میلیونها دوز از این محصولات ارزشمند، امحا شد، در حالی که میتوانستند جان میلیونها نفر را نجات دهند.