هرکدام از خانوادههای معترض دهها میلیون تومان خرج کردهاند، بدن هر زنی، میزبان داروها و آمپولهای فراوان شده برخی سالها مسافتهای زیادی طی کردهاند تا صدای کودکی را در خانهشان بشنوند.
به گزارش فانا، «بیشتر از صد میلیون خرج کردیم و کلی دارو خوردم و آمپول تزریق کردم که بالاخره بشنوم یک بچه به من میگوید «مامان». حالا که نوبت انتقالم رسیده، جنین گم شده است». اینها حرفهای زنی ۴۲ ساله است که سه سال آزگار جاده کرمانشاه تا تهران را رفته و آمده تا «مادر» شود. حالا اما سه هفته است کارش این شده از ساعت هشت صبح به بخش درمان ناباروری (IVF) بیمارستان آبان برود تا جنینش را پیدا کنند، اما حوالی ساعت دو بعدازظهر، دست از پا درازتر برمیگردد. بعد از گذشت سه هفته هنوز جنین او پیدا نشده است. اما فقط «الف» نیست که این مشکل را دارد، دهها خانواده که در سالهای اخیر برای انجام لقاح مصنوعی و درمان ناباروری به بیمارستان آبان مراجعه کرده بودند، حالا دچار بحران مشابهی شدهاند. ماجرا از این قرار است که بخش IVF این بیمارستان به طور ناگهانی بهار امسال تعطیل شد؛ بدون اینکه به خانوادهها اطلاعرسانی شود. حالا آنهایی که به طور اتفاقی در هفتههای اخیر متوجه این موضوع شدهاند، سراغ جنینشان آمدهاند و بسیاری از آنها دستشان به جایی نرسیده است.
حوالی اردیبهشت امسال بخش درمان ناباروری (IVF) بیمارستان آبان به طور ناگهانی تعطیل شد. مرکزی که با مدیریت دکتر «الف.الف» و «میم.میم» اداره میشد، پس از تعطیلی این مرکز یا پایان مهلت اجاره، همکاریشان به عنوان جنینشناس با این مرکز قطع شد، اما هیچکس در آن ساختمان عریض و طویل نیازی ندید به خانوادههایی که تخمک و اسپرم فریز کرده بودند و سالانه بابت تمدید آن به بیمارستان پول میدادند، خبر بدهد که به فکر بیمارستان و مرکز دیگری برای این ذخایر بیولوژیک باشند. حالا خانوادهها به صورت اتفاقی، مثلا زمانی که برای تمدید ذخیره خود به بیمارستان مراجعه میکنند، متوجه این موضوع میشوند یا برخی از آنها توسط پزشکهایشان میشنوند که مرکز تعطیل شده است. درحالیکه بیمارستان آبان با مدیریت مسعود سعادتحسینی، حتی برای این مسئله با وزارت بهداشت نیز نامهنگاری کرده است. در یکی از این نامهها که به دست ما رسیده است، ریاست این بیمارستان عطف به نامهای که ۱۳ اردیبهشت امسال از معاونت درمان دانشگاه علومپزشکی ایران دریافت کرده، از لزوم معرفی جنینشناس برای پاسخگویی مؤثر به مراجعین متقاضی ارائه خدمات ناباروری (انتقال جنین و...) یاد میکند. در این نامه که خطاب به یکی از اصلیترین سهامداران بیمارستان و یکی از مسئولان بخش ناباروری نوشته شده است، تأکید شده که به قید فوریت نسبت به تعیین وضعیت مورد مطالبه معاونت درمان اقدام شود. این نامه همچنین به معاونت درمان دانشگاه علومپزشکی ایران و نوبت صبح کارشناسان اداره نظارت بر درمان و مامایی نیز رونوشت شده است. دو ماه بعد و در نامه دیگری که مجددا ریاست بیمارستان خطاب به معاونت درمان نوشته، به تاریخ ۱۹ تیرماه، اسامی و شماره همراه جنینشناسان و کارشناس جنینشناسی برای پاسخگویی به مراجعین در روزهای دوشنبه و از ساعت ۱۲ تا ۱۴ با اسامی و شماره تماسهایشان ارسال میشود.
پای نیروی انتظامی به بیمارستان باز شد
با وجود تمام این نامهنگاریها در چهار ماه اخیر، اما مسئولان بخش ناباروری و ریاست بیمارستان دلیلی برای اطلاعرسانی به خانوادهها ندیدند. از آن بدتر اینکه همین حالا هم مسئولیت چندانی بر عهده نمیگیرند. روز گذشته این موضوع تا آنجا پیش رفت که تعدادی از نیروهای انتظامی کلانتری ۱۰۷ تهران نیز وارد بیمارستان شدند و شکواییه خانوادهها را تحویل گرفتند. «میم»، یکی از مادرانی است که روز گذشته برای تمدید وقت ذخیره بیولوژیکی خود به بیمارستان مراجعه کرد و متوجه این ماجرا شد: «اصلا باورم نمیشود کسی به ما خبر نداده است. من از سال ۹۸ اینجا تخمک فریز کردهام و از آنجایی که بدنم هنوز آماده میزبانی برای انتقال نبود، امروز آمدم تا مدتزمانش را تمدید کنم که فهمیدم اصلا نه مسئولی در کار است و نه جنینی». او که به طور ناگهانی متوجه این ماجرا شده است، میگوید تازه باید سراغ بیمارستان دیگری برود که بتواند جنینش را پس از پیداشدن به آنجا منتقل کند: «از بقیه خانوادههایی که اینجا هستند فهمیدم که باید بروم سراغ یک بیمارستان دیگر که بتوانم جنینم را منتقل کنم، اما مشکل اینجاست که نمیدانم با این وضعیت اصلا ذخایر من پیدا شوند یا نه». «میم» که تا به حال حدود ۸۰ میلیون تومان خرج کرده است، حس میکند دیگر باید برای همیشه با مادرشدن خداحافظی کند: «شش سال است من و همسرم وارد این فرایند سخت شدهایم. سالی دو میلیون به بیمارستان برای نگهداری از این ذخایر پول دادهام. ۲۵ میلیون تومان هزینه تخمککشی یا همان پانچرکردن شده است. آن هم نه ۲۵ میلیون تومان امروز، در سال ۹۸ این پول را پرداخت کردیم. همه پساندازمان را برای این هدف گذاشتیم. حالا ولی میبینیم که نهتنها قدمی جلو نرفتهام بلکه انگار عقبگردی وحشتناک داشتهام، شاید باید برای همیشه با مادرشدن حداحافظی کنم».
به سامانه ۱۹۰ شکایت میکنیم
خانوادههایی که روز گذشته در بخش ناباروری بیمارستان آبان تجمع کرده بودند، فقط یک مطالبه دارند و آنهم تحویل ذخایر بیولوژیکی آنهاست تا بتوانند زودتر فرایند درمانشان را ادامه دهند. خانم «خ» که از گرگان به تهران آمده و به امید داشتن یک پسر همه این سختیها را تحمل کرده است، میگوید بهجز طرح شکایت در نیروی انتظامی و پیگیری حقوقی از طریق دادگاه و دادسرا، باید به سامانه ۱۹۰ که یک خط تلفنی برای رسیدگی به شکایات و سؤالات مرتبط با وزارت بهداشت است نیز شکایت کنند: «خوشبختانه ما یک دختر دیگر هم داریم و اینطور نیست که طعم بچهدارشدن را نچشیده باشیم، اما بیشتر این زنان و مردانی که اینجا میبینید اصلا بچه ندارند و با کلی امید و آرزو به این مرکز آمدهاند، اما هیچکسی پاسخگوی ما نیست. ما هم راهی نداریم جز اینکه شکایت کنیم. هم امروز که نیروی انتظامی آمده بود طرح شکایتمان را ثبت کردیم و هم به سامانه ۱۹۰ که مخصوص وزارت بهداشت است شکایت میکنیم».
زمان انتقالم رسیده اما جنینم را گم کردهاند
در میان آنها اما هیچکس اندازه «الف» بیتاب نیست. ۴۲ساله است و از کرمانشاه به تهران آمده. بیش از صد میلیون تومان تا به امروز خرج کرده و دارو و آمپولهای زیادی مصرف کرده که همانها عوارض متعددی داشتهاند و به دلیل عوارض، داروی ضدافسردگی میخورد. همه این سختیها را کشیده تا روزی صدای «مامان» را از زبان کودک خودش بشنود: «اینکه هیچکسی مسئولیتی بر گردن نمیگیرد من را میسوزاند. زمان انتقال من رسیده اما نمیتوانند جنینم را پیدا کنند. میپرسم گم شده؟ درست جواب نمیدهند. مسئولی که اینجا گذاشتهاند خودش را دکتر جنینشناسی معرفی میکند، اما میگوید دستیار و کارشناس ندارم و به همین دلیل کار زمانبر شده است. مگر میشود چنین کاری سه هفته طول بکشد؟ گفتند ساعت ۱۲ تا دو ظهر را به این کار اختصاص میدهند، اما هر روز آنقدر لفتش میدهند که آخر هم برق را خاموش میکنند و میروند و میگویند فردا بیایید. خب من که از شهرستان آمدهام کجا بروم؟». «الف» مشغول حرفزدن است که مرد دیگری میپرد وسط صحبتش: «باور کنید ما هم که از تهران میآییم دو هفته تمام است اسیر شدهایم. تازه ما شانس آوردیم که پزشک همسرم تماس گرفت و به ما اطلاع داد که اینجا تعطیل شده است. اما خب ما هم سر کار میرویم. این دو هفته کارمان این شده که نوبتی مرخصی بگیریم و از صبح تا ظهر در بیمارستان منتظر بمانیم با مدارکمان تا جنین ما را پیدا کنند». او با اشاره به دبهای آبیرنگی که در دست دارد توضیح میدهد: «این را که میبینید من و چند نفر دیگر در دست داریم تانک پرتابل ازت است. مایعی که بیمارستان مقصد به ما داده تا وقتی جنینمان را گرفتیم، داخل آن قرار داده و به بیمارستان بعدی بدهیم. در این دو هفته بارها و بارها از بیمارستان خاتمالانبیا تا بیمارستان آبان رفتیم و آمدیم، اما جنین را پیدا نمیکنند. مجبوریم هر بار بعد از اینجا دوباره به خاتمالانبیا برویم و تانک را تحویل دهیم. هم سنگین است و هم چهار میلیون تومان قیمت دارد. از همه مهمتر اینکه عمر این پرتابلها کوتاه است؛ چراکه باید در دمای منفی ۶۰ درجه نگهداری شوند. به ما گفتهاند دو ساعت بیشتر وقت ندارید، اما هر روز چندین ساعت اینجا معطل میشویم».
احتمال بالای مرگ جنین طی فرایند انتقال
یکی از مسئولان سابق بیمارستان آبان که نخواست نامش فاش شود درباره بحران ایجادشده برای خانوادهها به اخطارهای قبلی که این بخش پیشتر دریافت کرده، اشاره میکند: «مسئولان بخش IVF در مدیریت جدید خودشان استاد دانشگاه هستند. میتوانستند زودتر به فکر باشند تا خانوادهها تا این اندازه دچار مشکل نشوند. باید خودشان بیمارستانی را مشخص میکردند تا همه جنینها به یک جای جدید منتقل شوند. این بخش همیشه مشکلات زیادی داشت. قبلا هم دو اخطار ماده ۳۳ داشت که مربوط به تخلف در همین بخش IVF است». به گفته او، خطر از بین رفتن ذخایر بیولوژیکی در شرایط فعلی بسیار محتمل است: «هماکنون خانوادهها از اینکه جنینشان پیدا نمیشود گلایه دارند، اما نگرانی بعدی این است که در زمان انتقال هم با این میزان هدررفت زمان و ورود افراد مختلف به اتاقک مخصوص نگهداری از جنینها، امکان فاسدشدن، آسیبدیدن و مردن جنین وجود دارد. ضمن اینکه با اینهمه اشتباه متعدد، این ریسک وجود دارد که جنینها جابهجا شوند. این ذخیره بیولوژیکی درست است که اندازه یک سلول است، اما حتی به بو و صدا هم حساسیت دارد و باید در شرایط بسیار ویژهای از آن نگهداری کنند».
حالا درست چهار ماه از تعطیلی مرکز درمان ناباروری بیمارستان آبان گذشته و هنوز خانوادههای زیادی ذخایر بیولوژیکی خود را پیدا نکردهاند. این خانوادهها در حال حاضر چند مطالبه اصلی از وزارت بهداشت دارند. نخست اینکه بتوانند جنینهایشان را پیدا کنند. در مرحله دوم با این بیمارستان و هر مدیر و مسئولی که در این موضوع دست داشته، به طور جدی برخورد شود و شکایت آنها در فوریتهای جدی پیگیری حقوقی قرار گیرد. همچنین در صورت گمشدن جنینها یا آسیبدیدن آنها، به خانوادهها غرامت و خسارت پرداخت شود.